میرزا حسن تبریزی نامدار به ُرشدیه پیشگام بزرگ و از پایهگذاران نظام آموزشی نو در ایران در دوره قاجار تا ابتدای پهلوی دوم. او در دوره جوانی، زیردست پدرش علوم دینی خواند و در همان دوره با خواندن روزنامههایی مانند «ثریا» بافرهنگ و آموزش از گونه دیگر آشنا شد. دریکی از شمارههای این روزنامه این نوشتار را خواند:«در اروپا از هر هزار نفر، یک نفر بیسواد است و در ایران از هر هزار نفر، یک نفر باسواد؛ و این از بدی اصول تعلیم است...« پس اشتیاق پیدا کرد که زندگیاش را در این راه بگذارد و اصول تعلیم را نوسازی کند. به درخواست خود و اجازه از پدر، راه دیگر پیشه کرد و با سفر به ترکیه عثمانی (استانبول، قاهره و بیروت) و با نگاه تیزبین خود در هر جا چیزهایی آموخت؛ در بیروت دارالمعلمین فرانسویها را گذراند و با دستپر به منطقه قفقاز و ایروان رفت.
چهار سال در آنجا دبستان نو راه انداخت و با دیدار ناصرالدینشاه از این شهر و دبستان، به فراخوان شاه همراه او شد. اما در میانه راه شاه از روشنی بخشیدن به ذهن کودکان توده مردم هراسان شد و او را پشت مرز گذاشت. ایده شکلگیری سپاه دانش، پاسخ به نیاز گسترده برای ریشهکنی بیسوادی در جامعه آن روز ایران بود که به نرخ 85 درصد میرسید. این ایده از پرویز ناتل خانلری ادیب برجسته بود که پیشنهاد داد برای مبارزه با بیسوادی گسترده در روستاها از سرباز- معلمها بهره برده شود. پس از تصویب این برنامه، جوانان دانشآموخته دوره متوسطه در هنگام خدمت سربازی، پس از یک دوره چهارماهه آموزشی به روستاها فرستاده میشدند و بهعنوان آموزگار کودکان را آموزش میدادند.