گربه های شیپور زن

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

پیرزن فقیر با کمک همسایه ها روزگار می گذراند. روزی پیرزن، شاه موشان را می گیرد. شاه موشان قول می دهد اگر پیرزن او را رها کند برای همیشه آذوقه اش را تامین می کند. با آزادی شاه موشان، همه ی موش ها موظف می شوند برای پیرزن آذوقه فراهم می کنند. موش ها به خانه و مغازه ی مردم شهر هجوم می برند. از آن روز به بعد در خانه ی پیرزن همه جور نعمتی پیدا می شود. اما مردم شهر از دست موش ها آسایش ندارند. گربه ها هم دیگر موش ها را نمی بینند تا شکار کنند. اخلاق پیرزن هم تغییر کرده است و غذاهای همسایه ها را قبول نمی کند.

متن کامل

پیرزن فقیر با کمک همسایه ها روزگار می گذراند. روزی پیرزن، شاه موشان را می گیرد. شاه موشان قول می دهد اگر پیرزن او را رها کند برای همیشه آذوقه اش را تامین می کند. با آزادی شاه موشان، همه ی موش ها موظف می شوند برای پیرزن آذوقه فراهم می کنند. موش ها به خانه و مغازه ی مردم شهر هجوم می برند. از آن روز به بعد در خانه ی پیرزن همه جور نعمتی پیدا می شود. اما مردم شهر از دست موش ها آسایش ندارند. گربه ها هم دیگر موش ها را نمی بینند تا شکار کنند. اخلاق پیرزن هم تغییر کرده است و غذاهای همسایه ها را قبول نمی کند. وقتی یکی از گربه ها متوجه می شود که همه ی موش ها در خانه پیرزن هستند، گربه های دیگر را نیز خبر می کند. آن ها پس از دوبار حمله به خانه ی پیرزن وارد می شوند و موش ها را می گیرند. پیرزن نیز از وحشت جان می سپارد.

توضیحات:
Submitted by baharg on