مجموعه ی ۲ داستان، شامل: "کچل"، پادشاه بیمار مىشود و حکیمان مىگویند باید گوشت کبوتر بخورد. اما در شهر کبوترى پیدا نمىشود. وزیر به زور کبوترهاى کچل را از او مىگیرد. و از همان روز کچل به آزار و اذیت وزیر مىپردازد تا سرانجام او را مىکشد و خود به جاى او وزیر مىشود؛ "حسنک"، دهقان ساده لوح، زنى حیلهگر دارد. یک روز زن در جواب اعتراض مرد که چرا من آرد گندم به خانه مىآورم ولى ما همیشه نان جو مىخوریم؟ میگوید: خواهرت از روستای شان فوت مىکند و گندم ها جو مىشود. مرد دهقان گله نزد خواهرش مىبرد. اما خواهرش که زنى داناست، حسنک پسر کنجکاوش را با داییش راهى روستا مىکند.
کچل
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
مجموعه ی ۲ داستان، شامل: "کچل"، پادشاه بیمار مىشود و حکیمان مىگویند باید گوشت کبوتر بخورد. اما در شهر کبوترى پیدا نمىشود. وزیر به زور کبوترهاى کچل را از او مىگیرد. و از همان روز کچل به آزار و اذیت وزیر مىپردازد تا سرانجام او را مىکشد و خود به جاى او وزیر مىشود؛ "حسنک"، دهقان ساده لوح، زنى حیلهگر دارد. یک روز زن در جواب اعتراض مرد که چرا من آرد گندم به خانه مىآورم ولى ما همیشه نان جو مىخوریم؟ میگوید: خواهرت از روستای شان فوت مىکند و گندم ها جو مىشود. مرد دهقان گله نزد خواهرش مىبرد. اما خواهرش که زنى داناست، حسنک پسر کنجکاوش را با داییش راهى روستا مىکند. حسنک در مدتى که منزل داییش میماند، مىفهمد که زن داییش غذاها را به مرد دیگرى می دهد. پس هر روز نقشههاى زن دائیش را نقش برآب میکند و عاقبت نیز مرد را مىکشد.
توضیحات: