ادبیات کودکان، یکی از شاخههای مهم فرهنگ مردم است. این نوع ادبیات در فرهنگ سنتی مردم ایران زمین، پیشینهای بسیار طولانی و درخشان دارد و در هر زمان متناسب با روحیه و نیاز و علاقه کودکان به شکلهای مختلفی در بین اقوام ایرانی پدید آمده است. بختیاریها، یکی از این اقوام هستند و با بررسی جلوههای مختلف فرهنگ عامه این قوم از جمله ترانهها، ضربالمثلها، چیستانها، باورها و مراسم گوناگون، میتوان موارد فراوان و ارزشمندی را یافت که به گونهای با کودک و تعلیم و تربیت او در ارتباط است.
کودکانه ها در فرهنگِ مردم بختیاری (از عصر صفوی تا امروز)
ادبیات کودکان، یکی از شاخههای مهم فرهنگ مردم است. این نوع ادبیات در فرهنگ سنتی مردم ایران زمین، پیشینهای بسیار طولانی و درخشان دارد و در هر زمان متناسب با روحیه و نیاز و علاقه کودکان به شکلهای مختلفی در بین اقوام ایرانی پدید آمده است. بختیاریها، یکی از این اقوام هستند و با بررسی جلوههای مختلف فرهنگ عامه این قوم از جمله ترانهها، ضربالمثلها، چیستانها، باورها و مراسم گوناگون، میتوان موارد فراوان و ارزشمندی را یافت که به گونهای با کودک و تعلیم و تربیت او در ارتباط است. یکی از این موارد مهم، ترانههای کودکانه است که شامل ترانههای گوناگون از جمله لالاییها، ترانههای نوازشی، بازی- ترانهها و ترانههای کار میشود. لالاییها - به عنوان یکی از ارزشمندترین و زیباترین این ترانهها - علاوه بر خواباندن و آرام نمودن کودک، دارای مضامین و درونمایههای ارزشمندی است که در واقع بازتابی از نوع زندگی و باورها، اعتقادات، مهر، محبت و آرزوهای مادران (برای کودکان خود) به شمار میرود. هدف کلی این پژوهش، شناخت و بررسی جایگاه کودک و ترانههای کودکانه در گونههای مختلف فرهنگ مردم بختیاری در چند سده اخیر است. به بیانی دیگر، این تحقیق بر آن است که ضمن شناخت این جایگاه و معرفی انواع ترانههای کودکانه در دورههای گوناگون، مهمترین کارکرد و مضامین و محتوای این ترانهها را بررسی کند و در نهایت به این مسأله پرداخته خواهد شد که مضامین این ترانهها علاوه بر پیوند با محیط و نوع زندگی و باورهای مردم بختیاری، از گذشته تاکنون دچار چه تغییراتی شدهاند.