چاره موشها

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

گربه ای بود که در شکار موش خیلی ماهر بود و موش ها از دست او مدام در حال ناله و شکایت بودند. روزی موش ها دور هم جمع شدند تا برای این مشکل راه حل عاقلانه ای پیدا کنند. موش پیری که در جمع بود گفت: باید به گردن گربه زنگوله ای ببندیم تا وقتی او به طرف مان می آید بفهمیم و زودتر فرار کنیم. موش های دیگر به او گفتند که این فکر تو در عمل غیر ممکن است و فقط شاید مورد پسند افراد نادان قرار گیرد. راه حلی ارزش دارد که عمل کردن به آن ممکن و آسان باشد. (داستان منظوم)

متن کامل

گربه ای بود که در شکار موش خیلی ماهر بود و موش ها از دست او مدام در حال ناله و شکایت بودند. روزی موش ها دور هم جمع شدند تا برای این مشکل راه حل عاقلانه ای پیدا کنند. موش پیری که در جمع بود گفت: باید به گردن گربه زنگوله ای ببندیم تا وقتی او به طرف مان می آید بفهمیم و زودتر فرار کنیم. موش های دیگر به او گفتند که این فکر تو در عمل غیر ممکن است و فقط شاید مورد پسند افراد نادان قرار گیرد. راه حلی ارزش دارد که عمل کردن به آن ممکن و آسان باشد. (داستان منظوم)

توضیحات:
Submitted by farzant on