پی‌تر و گرگ‌

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

یکی از روزها پیتر، پسربچه ای که همراه با پدربزرگش در دهکده ای زندگی مى‌کند، در حال بازی دروازه ى باغ را باز مى‌گذارد، اردک از این فرصت استفاده مى‌کند و برای شنا در برکه از باغ خارج مى‌شود و با پرنده ى کوچک دعوا مى‌کند. در این میان گربه اى در کمین پرنده ى کوچک آماده شکار او می‌شود. پیتر با هشدار خود پرنده را آگاه مى‌کند و او به بالای درخت مى‌رود. پدربزرگ اخموی پیتر، او را به داخل باغ مى‌برد و از ترس گرگ، در باغ را قفل مى‌کند. اندکی بعد گرگی از جنگل خارج می‌شود، گربه به بالای درخت مى‌رود، اما اردک که از برکه خارج شده است، طعمه ى گرگ مى‌شود.

متن کامل

یکی از روزها پیتر، پسربچه ای که همراه با پدربزرگش در دهکده ای زندگی مى‌کند، در حال بازی دروازه ى باغ را باز مى‌گذارد، اردک از این فرصت استفاده مى‌کند و برای شنا در برکه از باغ خارج مى‌شود و با پرنده ى کوچک دعوا مى‌کند. در این میان گربه اى در کمین پرنده ى کوچک آماده شکار او می‌شود. پیتر با هشدار خود پرنده را آگاه مى‌کند و او به بالای درخت مى‌رود. پدربزرگ اخموی پیتر، او را به داخل باغ مى‌برد و از ترس گرگ، در باغ را قفل مى‌کند. اندکی بعد گرگی از جنگل خارج می‌شود، گربه به بالای درخت مى‌رود، اما اردک که از برکه خارج شده است، طعمه ى گرگ مى‌شود. پیتر طنابی پیدا مى‌کند، از دیوار باغ بالا می‌رود و از آنجا روی درخت مى‌رود. او از پرنده ى کوچک مى‌خواهد که با پرواز در اطراف سر گرگ، توجه او را به خود جلب کند تا پیتر بتواند دم گرگ را در کمند طناب بیندازد. در این میان شکارچیان از جنگل خارج مى‌شوند و به گرگ شلیک مى‌کنند. اما پیتر آن ها را از این کار باز مى‌دارد و همه با هم گرگ را به باغ وحش مى‌برند. سرانجام صدای ضعیف اردک از درون شکم گرگ شنیده مى‌شود، زیرا گرگ او را زنده بلعیده است.

توضیحات:
Submitted by farzant on