در صحرایی دو روستا هست. کار بچه های روستای پائینی، آوردن ته مانده ی غذاهای روستای بالایی برای پدر و مادرهایشان است. روزی بچه ها از این کار خسته میشوند و دو تا از آنها از روستا می روند تا به دریا برسند. در راه ماهیگیرانی میبینند که ماهی صید کرده اند. هجرت، یک ماهی برمیدارد و به روستای خود باز میگردد. اما ماشال، به خانه ی ماهیگیری میرود که او را به فرزندی میپذیرد. مرد ماهیگیری به او یاد میدهد و ماشال به دریا میرود. هجرت با تعدادی از بچه ها به دریا باز میگردد و ماشال را روی دریا میبیند.
پرنده ها چرا به دلخواه نمی خوانند؟
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
در صحرایی دو روستا هست. کار بچه های روستای پائینی، آوردن ته مانده ی غذاهای روستای بالایی برای پدر و مادرهایشان است. روزی بچه ها از این کار خسته میشوند و دو تا از آنها از روستا می روند تا به دریا برسند. در راه ماهیگیرانی میبینند که ماهی صید کرده اند. هجرت، یک ماهی برمیدارد و به روستای خود باز میگردد. اما ماشال، به خانه ی ماهیگیری میرود که او را به فرزندی میپذیرد. مرد ماهیگیری به او یاد میدهد و ماشال به دریا میرود. هجرت با تعدادی از بچه ها به دریا باز میگردد و ماشال را روی دریا میبیند.
توضیحات: