هلوئیز جدید

سن پرو که آموزگار ژولی بود به او دل می‌بندد. اما از آنجا که مردی از طبقه کشاورز است و می‌داند پدر ژولی حاضر نیست به غیر از خانواده ای از طبقه خود با خانواده ای دیگر وصلت کند، به شهر خود می‌رود. او با شروع سفرش برای ژولی مرتب نامه می‌نویسد. ژولی به اصرار پدر ازواج می‌کند. روزی ژولی برای نجات یکی از فرزندانش که به دریاچه افتاده بود می‌رود، اما پس از نجات او در اثر بیماری می‌میرد.