ماشا و خرس

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

ماشا برای کندن قارچ به جنگل رفت، اما آنجا گم شد و به خانه ی یک خرس رسید. خرس او را وادار کرد برایش کارکند. مدت ها گذشت و ماشا درخانه ی خرس ماند. روزی فکری کرد و به خرس گفت پیراشکی‏هایی را که پخته برای پدربزرگ و مادر بزرگش ببرد. خرس قبول کرد. ماشا طوری که خرس نفهمد در جعبه ی پیراشکی ها پنهان شد. خرس جعبه را برداشت. و به طرف روستا رفت. خانه ی پدربزرگ و مادربزرگ ماشا را پیدا کرد، اما سگ ها او را دیدند و پارس کردند. خرس هم از ترس پیراشکی‏هارا گذاشت و فرارکرد و ماشا از جعبه بیرون آمد.

متن کامل

ماشا برای کندن قارچ به جنگل رفت، اما آنجا گم شد و به خانه ی یک خرس رسید. خرس او را وادار کرد برایش کارکند. مدت ها گذشت و ماشا درخانه ی خرس ماند. روزی فکری کرد و به خرس گفت پیراشکی‏هایی را که پخته برای پدربزرگ و مادر بزرگش ببرد. خرس قبول کرد. ماشا طوری که خرس نفهمد در جعبه ی پیراشکی ها پنهان شد. خرس جعبه را برداشت. و به طرف روستا رفت. خانه ی پدربزرگ و مادربزرگ ماشا را پیدا کرد، اما سگ ها او را دیدند و پارس کردند. خرس هم از ترس پیراشکی‏هارا گذاشت و فرارکرد و ماشا از جعبه بیرون آمد.

توضیحات:
Submitted by baharg on