لوبیاى جادو

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

پسر فقیری به نام جک گاو خود را برای فروش به شهر می‌برد و آن را در مقابل چند لوبیا به مردی می‌فروشد. مادر پسر از کار او عصبانی می‌شود و لوبیاها را از پنجره بیرون می‌ریزد. صبح، پسر می‌بیند لوبیاها رشد کرده و تا آسمان رفته اند. جک از ساقه ى لوبیا بالا می‌رود و در بالای ابرها خانه ى غول را می‌بیند. داخل خانه می‌شود و پس از برداشتن وسایل گرانبها و کشتن غول به خانه اش باز می‌گردد.

متن کامل

پسر فقیری به نام جک گاو خود را برای فروش به شهر می‌برد و آن را در مقابل چند لوبیا به مردی می‌فروشد. مادر پسر از کار او عصبانی می‌شود و لوبیاها را از پنجره بیرون می‌ریزد. صبح، پسر می‌بیند لوبیاها رشد کرده و تا آسمان رفته اند. جک از ساقه ى لوبیا بالا می‌رود و در بالای ابرها خانه ى غول را می‌بیند. داخل خانه می‌شود و پس از برداشتن وسایل گرانبها و کشتن غول به خانه اش باز می‌گردد.

توضیحات:
Submitted by farzant on