پیرمرد پینه دوز و همسرش فرزندى ندارند. روزی زن پینه دوز که مشغول پختن آش است، آرزو می کند ای کاش پسرى داشت، حتى اگر اندازه ی یک نخود باشد. هنوز حرفش تمام نشده است که یکى از نخودها از دیگ بیرون می پرد و می گوید مادر سلام! پینه دوز از دیدن نخودى خوشحال می شود، اما او پسرى مىخواهد که بتواند حق او را از حاکم بگیرد. نخودى با کمک آب و آتش و شیر و روباه می تواند حق پینه دوز را از حاکم بگیرد.
قصه نخودی
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
پیرمرد پینه دوز و همسرش فرزندى ندارند. روزی زن پینه دوز که مشغول پختن آش است، آرزو می کند ای کاش پسرى داشت، حتى اگر اندازه ی یک نخود باشد. هنوز حرفش تمام نشده است که یکى از نخودها از دیگ بیرون می پرد و می گوید مادر سلام! پینه دوز از دیدن نخودى خوشحال می شود، اما او پسرى مىخواهد که بتواند حق او را از حاکم بگیرد. نخودى با کمک آب و آتش و شیر و روباه می تواند حق پینه دوز را از حاکم بگیرد.
توضیحات: