هانس بعد از سربازى بیکار بود و وقتى به پیرزن رسید پیرزن از او خواست که فندک جادو را از چاه بیرون آورد ولى وقتى هانس فندک را در آورد به پیرزن نداد و به کمک سه سگ که بر اثر دست کشیدن به فندک ظاهر مىشدند توانست دختر زیبایى را از دژ نجات بدهد و با رضایت پدر دختر با او ازدواج کرده و از نیروى فندک به کمک مردم درمانده برود.
فندک جادو
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
هانس بعد از سربازى بیکار بود و وقتى به پیرزن رسید پیرزن از او خواست که فندک جادو را از چاه بیرون آورد ولى وقتى هانس فندک را در آورد به پیرزن نداد و به کمک سه سگ که بر اثر دست کشیدن به فندک ظاهر مىشدند توانست دختر زیبایى را از دژ نجات بدهد و با رضایت پدر دختر با او ازدواج کرده و از نیروى فندک به کمک مردم درمانده برود.
توضیحات: