زنى دو دختر دارد. او دختر بزرگتر را خیلى بیشتر از دختر کوچکترش دوست دارد. روزى دختر کوچک براى آوردن آب به کنار چاه می رود. پیرزنى را می بیند که از او کمک می خواهد. دختر کمکش می کند. پیرزن در برابر محبت دختر به او پاداش می دهد. پاداش دختر این است که وقتى حرف مىزند از دهانش مروارید و گل بیرون مىریزد. مادر دختر این را که می بیند دختر بزرگتر را نیز کنار چاه می فرستد، اما دختر به سبب بد رفتارى با پیرزن مجازات می شود و هنگامی که حرف مىزند، از دهانش قورباغه و موش بیرون مىآید. مادر که بسیار خشمگین شده است، دختر کوچکش را از خانه بیرون می کند.
فرشته
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
زنى دو دختر دارد. او دختر بزرگتر را خیلى بیشتر از دختر کوچکترش دوست دارد. روزى دختر کوچک براى آوردن آب به کنار چاه می رود. پیرزنى را می بیند که از او کمک می خواهد. دختر کمکش می کند. پیرزن در برابر محبت دختر به او پاداش می دهد. پاداش دختر این است که وقتى حرف مىزند از دهانش مروارید و گل بیرون مىریزد. مادر دختر این را که می بیند دختر بزرگتر را نیز کنار چاه می فرستد، اما دختر به سبب بد رفتارى با پیرزن مجازات می شود و هنگامی که حرف مىزند، از دهانش قورباغه و موش بیرون مىآید. مادر که بسیار خشمگین شده است، دختر کوچکش را از خانه بیرون می کند. دختر به جنگل می رود، در جنگل شاهزادهاى او را می بیند و عاشقش می شود و با هم ازدواج می کنند.
توضیحات: