عروسی سرخ

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

مادر بزرگ برای نوه هایش قصه سالی را تعریف می کند که زمستان تمام نمی شد تا اینکه روزی ابرها تکانی خوردند و باران سرازیر شد. باران نفس سرما را برید و از آن دورها بهار نرم نرمک آمد و هر صبح و هر شب که ماه و خورشید نگاهشان به هم می افتاد آسمان سرخ می شد.

متن کامل

مادر بزرگ برای نوه هایش قصه سالی را تعریف می کند که زمستان تمام نمی شد تا اینکه روزی ابرها تکانی خوردند و باران سرازیر شد. باران نفس سرما را برید و از آن دورها بهار نرم نرمک آمد و هر صبح و هر شب که ماه و خورشید نگاهشان به هم می افتاد آسمان سرخ می شد.

توضیحات:
Submitted by baharg on