داریوش عباداللهی در ۲ دی ماه سال ۱۳۲۴ در بندر پهلوی (انزلی) در خانوادهای میانهحال زاده شد. پدرش فرجالله عباداللهی دانشآموختهی زبان فرانسه بود و با زبانهای انگلیسی و روسی نیز آشنایی داشت. به نقاشی علاقهمند بود و خطی خوش داشت. ویلن هم مینواخت. او داریوش را با دنیای ادب و هنر آشنا کرد.
عباداللهی واحد، داریوش
داریوش عباداللهی در ۲ دی ماه سال ۱۳۲۴ در بندر پهلوی (انزلی) در خانوادهای میانهحال زاده شد. پدرش فرجالله عباداللهی دانشآموختهی زبان فرانسه بود و با زبانهای انگلیسی و روسی نیز آشنایی داشت. به نقاشی علاقهمند بود و خطی خوش داشت. ویلن هم مینواخت. او داریوش را با دنیای ادب و هنر آشنا کرد.
خانوادهی عباداللهی پس از بندر پهلوی، در سال ۱۳۳۵ به تبریز رفت. پدرش از اهالی اردبیل و ترک زبان بود. او در سال ۱۳۴۱ خودکشی کرد. عباداللهی دربارهی آشنائیش با قصهها و افسانهها میگوید: "پدرم و مادربزرگ مادریام مرا با دنیای قصهها و افسانهها آشنا کردند. مادربزرگم برایم قصههای عامیانه میگفت و پدرم از دیدگاهی مترقی برای من و برادرم قصه میگفت و تفسیر میکرد. در قصهی امیرارسلان نامدار دو وزیر شاه: شمس وزیر و قمر وزیر را نماد بدی و خوبی معرفی میکرد و میگفت همیشه خوبی پیروز میشود. پس از پدر و مادربزرگ، از راه رادیو با قصههای زیبای صبحی آشنا شدم". عباداللهی از آغاز دبستان به کمک پدرش با مجلهی "دانشآموز" آشنایی پیدا کرد. بعد هم" کیهان بچهها" و" اطلاعات کودکان" را شناخت. از راه مطالعهی کتاب و مجله، شوق نوشتن در او قدرت گرفت. بعدها به این نتیجه رسید که میبایست عهدهدار رسالتی باشد و کودکان و نوجوانان و جوانان میهنش را از راه کتاب خواندن با دنیای پیرامونشان آشنا کند. در تبریز، حسین محمدزاده صدیق که در زمینهی ادبیات شفاهی مردم آذربایجان فعالیت داشت، او را تشویق کرد تا در زمینههای فولکلوریک کار کند....