شکارچی شجاع

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

"پردل" پسرک سرخ پوست بسیار به شکار بسیار علاقه دارد. اما مادرش او را نصیحت می‌کند که درس بخواند تا وقتی بزرگ شد رییس خوبی برای قبیله اش باشد. یک روز که پدر و مادرش مشغول کارهای خودشان هستند. پردل تیر و کمانش را بر می‌دارد و به شکار می‌رود. به موشی می رسد. موش به او می‌گوید که من خیلی کوچولو هستم. اما یک موش خرمایی بزرگ تر می‌شناسم که برای شکار مناسب تر است. به این ترتیب هر جانوری او را به جانوری بزرگ تر از خود برای شکار نشان می‌دهد تا پردل به خرس می‌رسد. خرس به او می‌گوید: برای چه می‌خواهی شکار کنی. پردل به او می‌گوید: که برای سرگرمی.

متن کامل

"پردل" پسرک سرخ پوست بسیار به شکار بسیار علاقه دارد. اما مادرش او را نصیحت می‌کند که درس بخواند تا وقتی بزرگ شد رییس خوبی برای قبیله اش باشد. یک روز که پدر و مادرش مشغول کارهای خودشان هستند. پردل تیر و کمانش را بر می‌دارد و به شکار می‌رود. به موشی می رسد. موش به او می‌گوید که من خیلی کوچولو هستم. اما یک موش خرمایی بزرگ تر می‌شناسم که برای شکار مناسب تر است. به این ترتیب هر جانوری او را به جانوری بزرگ تر از خود برای شکار نشان می‌دهد تا پردل به خرس می‌رسد. خرس به او می‌گوید: برای چه می‌خواهی شکار کنی. پردل به او می‌گوید: که برای سرگرمی. خرس خیلی عصبانی می‌شود و به پردل می‌گوید: من وقتی خیلی گرسنه می‌شوم شکار می‌کنم. پردل تیر و کمانش را می‌گذارد و فرار می‌کند و تصمیم می‌گیرد به مدرسه برود و برای سرگرمی شکار نکند.

توضیحات:
Submitted by farzant on