شهر ماران

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

خارکن در بیابان ماری سیاه می بیند، می ترسد و می خواهد فرار کند. اما مار به او می گوید که او مار نیست و از شهر ماران آمده است. پس سرگذشت شهر ماران را که شهری هفت دروازده بوده است. برای خارکن تعریف می کند و می گوید که کودکان شهر از مارها نان قندی و اسباب بازی می گیرند و راه ورودشان را به شهر باز می کنند. مارها در هر خانه و پستویی راه می یابند و با در اختیار گرفتن منبع آب ها مردم را به جان هم می اندازند و به آن ها پوست مار می پوشانند. امروز شهر آن ها شهر ماران شده است. اما مار سیاه که دختری زیباست طلسم از بین بردن مارها را بلد است.

متن کامل

خارکن در بیابان ماری سیاه می بیند، می ترسد و می خواهد فرار کند. اما مار به او می گوید که او مار نیست و از شهر ماران آمده است. پس سرگذشت شهر ماران را که شهری هفت دروازده بوده است. برای خارکن تعریف می کند و می گوید که کودکان شهر از مارها نان قندی و اسباب بازی می گیرند و راه ورودشان را به شهر باز می کنند. مارها در هر خانه و پستویی راه می یابند و با در اختیار گرفتن منبع آب ها مردم را به جان هم می اندازند و به آن ها پوست مار می پوشانند. امروز شهر آن ها شهر ماران شده است. اما مار سیاه که دختری زیباست طلسم از بین بردن مارها را بلد است. خارکن و دختر با کمک هم مارها را از بین می برند و با هم ازدواج می کنند.

توضیحات:
Submitted by baharg on