احمد شاملو در سال ۱۳۰۴ ه.ش در تهران به دنیا آمد. پدرش افسر ارتش بود. به سبب مأموریتهای پدر، دوران کودکی و نوجوانیاش را در شهرهای مختلف مانند رشت، سمیرم، اصفهان، ایرانشهر و بیرجند گذراند. پدرش افسری ناسازگار بود و در نتیجه بیشتر زمان مأموریتهایش را در شهرها و بخشهای مرزی و دورافتاده خدمت کرد. کودکی شاملو به سبب رفتار خشک پدر، زندگی در نقاط دوردست و فقر مالی، به سختی گذشت. شاملو دربارهی دوره کودکیاش میگوید: ."..کودکی بدی داشتم، اصلاً نمیخواهم به خاطر بیاورم.
شاملو، احمد
احمد شاملو در سال ۱۳۰۴ ه.ش در تهران به دنیا آمد. پدرش افسر ارتش بود. به سبب مأموریتهای پدر، دوران کودکی و نوجوانیاش را در شهرهای مختلف مانند رشت، سمیرم، اصفهان، ایرانشهر و بیرجند گذراند. پدرش افسری ناسازگار بود و در نتیجه بیشتر زمان مأموریتهایش را در شهرها و بخشهای مرزی و دورافتاده خدمت کرد. کودکی شاملو به سبب رفتار خشک پدر، زندگی در نقاط دوردست و فقر مالی، به سختی گذشت. شاملو دربارهی دوره کودکیاش میگوید: ."..کودکی بدی داشتم، اصلاً نمیخواهم به خاطر بیاورم. کودکی من پر از پریشانی و انتضار بود.....کودکی سخت بینشاطی را گذراندم، کسی را نداشتم که راه و چاهی نشانم بدهد و در نتیجه سالهایم بیهوده تلف شد.... از ده سالگی مینوشتم.... اما محیط خانوادگی همه چیز از من میتوانست بسازد. جز یک شاعر". شاملو دورهی دبستان و دبیرستان را در شهرهای خاش، همدان، مشهد، تهران و... گذراند. او دربارهی این سالها میگوید: "محیط مدرسه، تا دبستان بود، جهنم بود و تا دبیرستان بود یک محیط گمراه کنند". شاملو خاطرهای از دوران کودکی را از رخدادهای زمینهساز در روحیات و شیوهی زندگی خود میداند. و در این باره نقل میکند که در حدود شش سالگی زمانی که در خاش زندگی میکرد، روزی شاهد مراسم رسمی شلاق خوردن یک سرباز در پادگان شهر بوده این خاطره، سبب حساسیت او نسبت به خشونت و بیعدالتی شد. خاطرهی ناظمی که در مدرسه شاگردان را تنبیه بدنی و یا تحقیر میکرد و بعد در سالهای جوانی، روبهرو شدن با کسانی که هر یک به شکلی مورد ستم و خشونت قرار میگرفتند، از زمینههای اصلی سرودن شعرها و شیوهی زندگی شاملو بود. او در دورهی نوجوانی علاقهی بسیار به موسیقی پیدا کرد، اما فقر مادی و فرهنگی خانواده نتوانست به این علاقه پاسخی دهد. پس جای آن را شوق مطالعه پر کرد. شاملو نوشته است: "پدر بزرگم چند صندوق بزرگ کتاب داشت. دوازده سالم بود و اولین چیزی که خواندم قصه کوتاهی بود از هانری بورد به نام «مطرب» با ترجمه پرویز ناتل خانلری که در نشریه «افسانه» به چاپ رسیده بود خواندن این قصه آتش مطالعه را در من روشن کرد و جانشین اندوه مأیوسانه موسیقی شد". عشق به مطالعه در نخستین سال دبیرستان و آشنایی با زبان فرانسه در او بیشتر شد. کشف کتاب لغت فرانسه به فارسی (دیکسیونر) برای شاملوی نوجوان، کلید تازهای به دنیای کتاب و مطالعه بود. اگر چه او تحصیلات دبیرستان را نیمه کاره رها کرد، از همان سالها (حدود سال ۱۳۲۵ه.ش) به نوشتن قصههای کوتاه، شعر و سر دبیری مجلات ادبی پرداخت. شاملو از همین زمان به عنوان شاعری پیشرو و انقلابی، چه در شکل و شیوهی شعر و چه در جنبهی محیط و آرایی که در شعر منعکس میشد، شناخته شد. و در طول بیش از ۵۰ سال، توانست شیوه و بیان تازهای را در شعر فارسی پایه گذاری کند. پس از کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲ بیش از یک سال را در زندان گذراند. شاملو در سال ۱۳۵۱ برنامهی رادیویی برای کودکان و نوجوانان تهیه کرد. او در این برنامه، کودکان را به نوشتن و سرودن شعر تشویق کرد و مسابقهای برای انتخاب استعدادهای بهتر ترتیب داد. ضبط صفحه و نوار کاست صدای شاعر به کوشش «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» از تلاشهای دیگر احمد شاملو برای علاقهمند کردن کودکان به ادبیات بود. ...