خر پیری که دیگر برای آسیابان، صاحبش، فایده ای نداشت، تصمیم گرفت به شهر هرت برود و در آن جا آوازه خوانی کند. در راه سگ، گربه و خروس هم به او پیوستند تا با هم در شهر هرت گروه کنسرتی تشکیل دهند. شب در میانه ی جنگل به کلبه ی دزد ها رسیدند، با سر و صدایی که برپا کردند دزد ها را فراری دادند و خودشان به کلبه رفتند، غذاها را خوردند و به استراحت پرداختند. پس از آن برای همیشه در آن پناهگاه خوب زندگی کردند.
ساز و آواز شهر هرت
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
خر پیری که دیگر برای آسیابان، صاحبش، فایده ای نداشت، تصمیم گرفت به شهر هرت برود و در آن جا آوازه خوانی کند. در راه سگ، گربه و خروس هم به او پیوستند تا با هم در شهر هرت گروه کنسرتی تشکیل دهند. شب در میانه ی جنگل به کلبه ی دزد ها رسیدند، با سر و صدایی که برپا کردند دزد ها را فراری دادند و خودشان به کلبه رفتند، غذاها را خوردند و به استراحت پرداختند. پس از آن برای همیشه در آن پناهگاه خوب زندگی کردند.
توضیحات: