مسعود پس از مرگ دختر و همسرش بسیار غمگین می شود و از همه دوری می کند. روزى کودکی را در راه خانه اش می بیند و تصمیم می گیرد او را پیش خود نگه دارد و نامش را ژاله می گذارد. در همسایگى آن ها زنی سالخورده و عامی زندگی می کند که او نیز کودکى را به فرزندى می پذیرد و نامش را لاله می گذارد. مادر خوانده ی لاله درس خواندن را سبب بی عفتی دختران می داند و او را در سن ۱۵ سالگی مجبور به ازدواج با مرد عیاشی می کند. به همین سبب لاله دچار مشکل می شود و زندگی اش به انحراف کشیده می شود. ولی مسعود، ژاله را به تحصیل وا می دارد و او با کوشش های مسعود می تواند در زندگی کامیاب شود.
رهبر دوشیزگان
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
مسعود پس از مرگ دختر و همسرش بسیار غمگین می شود و از همه دوری می کند. روزى کودکی را در راه خانه اش می بیند و تصمیم می گیرد او را پیش خود نگه دارد و نامش را ژاله می گذارد. در همسایگى آن ها زنی سالخورده و عامی زندگی می کند که او نیز کودکى را به فرزندى می پذیرد و نامش را لاله می گذارد. مادر خوانده ی لاله درس خواندن را سبب بی عفتی دختران می داند و او را در سن ۱۵ سالگی مجبور به ازدواج با مرد عیاشی می کند. به همین سبب لاله دچار مشکل می شود و زندگی اش به انحراف کشیده می شود. ولی مسعود، ژاله را به تحصیل وا می دارد و او با کوشش های مسعود می تواند در زندگی کامیاب شود.
توضیحات: