مردم شهر از نعمتهای فراوانی که داشتند مغرور شده بودند و حرفهای پیر شهر که آنها را از وجود دشمنان کوتوله با خبر میکرد نشنیده میگرفتند. تا اینکه این دشمنان به شهر حمله میکنند. و مردم را به وحشت میاندازند. مردم شهر که خطر را احساس میکنند پیش پیر شهر میروند و کمک میخواهند و با کمک پیرشهر میتوانند از دست کوتولهها نجات پیدا کنند.
دم دروازه خاور
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
مردم شهر از نعمتهای فراوانی که داشتند مغرور شده بودند و حرفهای پیر شهر که آنها را از وجود دشمنان کوتوله با خبر میکرد نشنیده میگرفتند. تا اینکه این دشمنان به شهر حمله میکنند. و مردم را به وحشت میاندازند. مردم شهر که خطر را احساس میکنند پیش پیر شهر میروند و کمک میخواهند و با کمک پیرشهر میتوانند از دست کوتولهها نجات پیدا کنند.
توضیحات: