داستان کودکان: یارقلی

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

یارقلی که امین مردم است در همسایگی تاجری زندگی می کند که جواهراتش را در زیرزمین پنهان کرده است. شبی دزدی به خانه ی تاجر می زند و جواهراتش را می دزدد و لنگه کفش یارقلی را آنجا می گذارد تا مردم به او شک کنند. یارقلی به جرم دزدی به زندان می افتد. پس از آزادی به سفر می رود و در راه مرد بیماری را می بیند. از او مراقبت می کند و داستان زندگی اش را برای او باز می گوید. مرد بیمار همان دزد خانه ی تاجر است که از یارقلی می خواهد از او مراقبت کند و تمام طلا و جواهرات را به او می دهد. یارقلی نیز پس از مرگ دزد آنها را در راه خیر خرج می کند.

متن کامل

یارقلی که امین مردم است در همسایگی تاجری زندگی می کند که جواهراتش را در زیرزمین پنهان کرده است. شبی دزدی به خانه ی تاجر می زند و جواهراتش را می دزدد و لنگه کفش یارقلی را آنجا می گذارد تا مردم به او شک کنند. یارقلی به جرم دزدی به زندان می افتد. پس از آزادی به سفر می رود و در راه مرد بیماری را می بیند. از او مراقبت می کند و داستان زندگی اش را برای او باز می گوید. مرد بیمار همان دزد خانه ی تاجر است که از یارقلی می خواهد از او مراقبت کند و تمام طلا و جواهرات را به او می دهد. یارقلی نیز پس از مرگ دزد آنها را در راه خیر خرج می کند.

توضیحات:
Submitted by mehrzady on