دهقانی پس از مرگ ثروت فراوانی برای فرزند خود باقی گذاشته است. پادشاه به پیرزالی که دایه اش است و علم سحر می داند، دستور می دهد به شکل دختر زیبایی دربیاید، پسر را بفریبد و ثروتش را تصاحب کند. پیرزال موفق می شود. پسر سر به بیابان می گذارد و به شهری می رسد که درش قفل است. دختر پادشاه که بسیار زیباست، عاشق جوان می شود و کلید شهر را برای پسر می آورد، ولی چون پسر به زن ها بدبین شده است، دختر را دست بسته تحویل پدرش می دهد. پادشاه و سران کشور تصمیم می گیرند دختر را به دریا بیاندازند. پس از این اتفاق پادشاه تخت شاهی را به پسر جوان می دهد و از غصه ی دخترش خود را در دریا غرق می کند.
داستان کودکان: پسر دهقان و شهر طلسم شده
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
دهقانی پس از مرگ ثروت فراوانی برای فرزند خود باقی گذاشته است. پادشاه به پیرزالی که دایه اش است و علم سحر می داند، دستور می دهد به شکل دختر زیبایی دربیاید، پسر را بفریبد و ثروتش را تصاحب کند. پیرزال موفق می شود. پسر سر به بیابان می گذارد و به شهری می رسد که درش قفل است. دختر پادشاه که بسیار زیباست، عاشق جوان می شود و کلید شهر را برای پسر می آورد، ولی چون پسر به زن ها بدبین شده است، دختر را دست بسته تحویل پدرش می دهد. پادشاه و سران کشور تصمیم می گیرند دختر را به دریا بیاندازند. پس از این اتفاق پادشاه تخت شاهی را به پسر جوان می دهد و از غصه ی دخترش خود را در دریا غرق می کند.
توضیحات: