مادری که فرزند مریضی دارد بربالین فرزندش نشسته است و گریه می کند که ناگهان هیولای مرگ پسرش را می گیرد و به جنگل می برد. زن به دنبال او می رود و در راه به فرشته ی تاریکی برمی خورد. فرشته او را به دشت شکوفه که از جان فرزندان به وجود آمده است راهنمایی میکند تا با چیدن شکوفه ی فرزندش او را زنده کند. هیولای مرگ به او می گوید اراده ی گرفتن جان ها دست او نیست و از جانب خداوند وحی می آید که جانی دوباره به فرزند او ببخشد.
داستان کودکان: قلب مادر
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
مادری که فرزند مریضی دارد بربالین فرزندش نشسته است و گریه می کند که ناگهان هیولای مرگ پسرش را می گیرد و به جنگل می برد. زن به دنبال او می رود و در راه به فرشته ی تاریکی برمی خورد. فرشته او را به دشت شکوفه که از جان فرزندان به وجود آمده است راهنمایی میکند تا با چیدن شکوفه ی فرزندش او را زنده کند. هیولای مرگ به او می گوید اراده ی گرفتن جان ها دست او نیست و از جانب خداوند وحی می آید که جانی دوباره به فرزند او ببخشد.
توضیحات: