داستان کودکان: قاضی و دختر برزگر

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

برزگری قطعه زمینی به تاجری می دهد تا در آن کار کند. پس از چند سال که می خواهد زمین را پس بگیرد، تاجر ادعای مالکیت می کند. هر دو نفر نزد قاضی می روند. قاضی که حق را با هر دو می بیند، چند پرسش طرح می کند تا هر که پاسخ داد، به سود او رأی دهد. برزگر که دختری زیبا و باهوش دارد، به پرسش های قاضی پاسخ می دهد. قاضی که از هوش و ذکاوت دختر خوشش آمده است، به سود برزگر رأی می دهد و از دخترش خواستگاری می کند و این شرط را می گذارد که دختر در قضاوت های او دخالت نکند. ولی روزی که او قضاوت نادرستی می کند، فردی که حقش ضایع شده نزد همسر قاضی می رود و او فرد را راهنمایی می کند.

متن کامل

برزگری قطعه زمینی به تاجری می دهد تا در آن کار کند. پس از چند سال که می خواهد زمین را پس بگیرد، تاجر ادعای مالکیت می کند. هر دو نفر نزد قاضی می روند. قاضی که حق را با هر دو می بیند، چند پرسش طرح می کند تا هر که پاسخ داد، به سود او رأی دهد. برزگر که دختری زیبا و باهوش دارد، به پرسش های قاضی پاسخ می دهد. قاضی که از هوش و ذکاوت دختر خوشش آمده است، به سود برزگر رأی می دهد و از دخترش خواستگاری می کند و این شرط را می گذارد که دختر در قضاوت های او دخالت نکند. ولی روزی که او قضاوت نادرستی می کند، فردی که حقش ضایع شده نزد همسر قاضی می رود و او فرد را راهنمایی می کند. قاضی که باخبر می شود، تصمیم به طلاق دادن همسرش می گیرد ولی زن باز هم با زیرکی علاقه اش را به قاضی نشان می دهد و سبب می شود تا زندگی شان ادامه پیدا کند و قاضی هم دیگر به ناحق قضاوت نمی کند.

توضیحات:
Submitted by mehrzady on