پیرمرد دانشمندی دو پسر به نام علی و احمد دارد و همیشه به آنها پند می دهد دو چیز مایه ی خوشبختی است: مال و علم. روزی حاکم شهر از روی حسادت دستور می دهد پیرمرد را به قتل برسانند. علی و احمد فرار می کنند. علی به چین می رود و علم طب می خواند و دختر حاکم هند را که سخت بیمار است درمان می کند. احمد در راه خود پادشاهی را که سرزمینش گرفتار دزدان شده است، نجات می دهد و به پادشاهی می رسد. حاکم هند علی را بر تخت پادشاهی می نشاند و دخترش را به عقد او درمی آورد و به این ترتیب هر دو پسر به پادشاهی می رسند.
داستان کودکان: دو برادر
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
پیرمرد دانشمندی دو پسر به نام علی و احمد دارد و همیشه به آنها پند می دهد دو چیز مایه ی خوشبختی است: مال و علم. روزی حاکم شهر از روی حسادت دستور می دهد پیرمرد را به قتل برسانند. علی و احمد فرار می کنند. علی به چین می رود و علم طب می خواند و دختر حاکم هند را که سخت بیمار است درمان می کند. احمد در راه خود پادشاهی را که سرزمینش گرفتار دزدان شده است، نجات می دهد و به پادشاهی می رسد. حاکم هند علی را بر تخت پادشاهی می نشاند و دخترش را به عقد او درمی آورد و به این ترتیب هر دو پسر به پادشاهی می رسند.
توضیحات: