داستان کودکان: دختری که پسر شد

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

وزیر پادشاهی سه دختر به نام ناز، نازنین، نازپرور دارد. چون پسر ندارد، موقعیت خود را در خطر می بیند و تصمیم می گیرد یکی از دخترانش را به شکل پسر درآورد، لباس شکار بپوشاند و به خدمت شاه ببرد. وزیر، نازنین را به قصر می برد و دختر شاه بدون آنکه از هویت نازنین خبر داشته باشد، عاشق او می شود. دختر شاه از عشق پسر وزیر یعنی نازنین بیمار می شود. بنا به تجویز همسر سپهسالار اگر دختر از آب مرواریدی که در میانه ی جنگل جاری است بخورد، خوب می شود. نازنین سوار بر اسب می شود و به جنگل می رود. شب هنگام درندگان اسب نازنین را می کشند.

متن کامل

وزیر پادشاهی سه دختر به نام ناز، نازنین، نازپرور دارد. چون پسر ندارد، موقعیت خود را در خطر می بیند و تصمیم می گیرد یکی از دخترانش را به شکل پسر درآورد، لباس شکار بپوشاند و به خدمت شاه ببرد. وزیر، نازنین را به قصر می برد و دختر شاه بدون آنکه از هویت نازنین خبر داشته باشد، عاشق او می شود. دختر شاه از عشق پسر وزیر یعنی نازنین بیمار می شود. بنا به تجویز همسر سپهسالار اگر دختر از آب مرواریدی که در میانه ی جنگل جاری است بخورد، خوب می شود. نازنین سوار بر اسب می شود و به جنگل می رود. شب هنگام درندگان اسب نازنین را می کشند. صبح کبوتری جام آب مروارید را به او می دهد و نازنین از شدت تشنگی آن را می نوشد و به پسر تبدیل می شود. بعد از آن آب مروارید برای دختر شاه هم می برد. او هم با نوشیدن آب مروارید درمان می شود و با نازنین ازدواج می کند.

توضیحات:
Submitted by mehrzady on