داستان کودکان: خواهر بدجنس

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

پیرمرد قالیبافی دو دختر به نام نرگس و یاسمن دارد. شبی خواب می بیند که نزد درویشی رفته است. درویش به او می گوید: نرگس همسر مرد فقیری می شود و یاسمن همسر مرد ثروتمندی. ولی فرزند یاسمن می میرد و فرزند نرگس زنده می ماند و خوشبخت می شود. از قضا خواب پیرمرد تعبیر می شود. وقتی پیرمرد به دیدن دخترانش می رود، پسر نرگس را می بیند قالی زربفتی به او هدیه می دهد. اما وقتی به دیدن فرزند یاسمن می رود، یاسمن فرزند مرده اش را به پدر نشان نمی دهد و با نقشه ای فرزند خود را با فرزند خواهر عوض می کند. نرگس متوجه می شود فرزندی که نزد یاسمن است، مال اوست. نزد قاضی می رود.

متن کامل

پیرمرد قالیبافی دو دختر به نام نرگس و یاسمن دارد. شبی خواب می بیند که نزد درویشی رفته است. درویش به او می گوید: نرگس همسر مرد فقیری می شود و یاسمن همسر مرد ثروتمندی. ولی فرزند یاسمن می میرد و فرزند نرگس زنده می ماند و خوشبخت می شود. از قضا خواب پیرمرد تعبیر می شود. وقتی پیرمرد به دیدن دخترانش می رود، پسر نرگس را می بیند قالی زربفتی به او هدیه می دهد. اما وقتی به دیدن فرزند یاسمن می رود، یاسمن فرزند مرده اش را به پدر نشان نمی دهد و با نقشه ای فرزند خود را با فرزند خواهر عوض می کند. نرگس متوجه می شود فرزندی که نزد یاسمن است، مال اوست. نزد قاضی می رود. قاضی به دو خواهر حکم می کند فرزند را به دو نیم بکنند تا عدالت اجرا شود. ولی نرگس از روی مهر مادری از حق خود می گذرد و قاضی می فهمد که کودک به نرگس تعلق دارد و کودک را به او می دهد.

توضیحات:
Submitted by mehrzady on