تاجری ایرانی دو پسر و یک دختر دارد. پسر بزرگ سال هاست که به دیاری دور رفته است و تجارت می کند. دو خواهر و برادر دیگر، حمید و حمیده، از پدر می خواهند آنها را به سفر حج بفرستد. در سفر، حمید بیمار می شود و به همراه خواهر از قافله عقب می ماند. راهزنی حمیده را فریب می دهد و به بهانه ی آوردن پزشک از برادر جدا می کند و در بازار برده فروشان مدینه به تاجری می فروشد. از قضا تاجر، برادر بزرگ حمیده است. او با دیدن خواهر خوشحال می شود و با کمک شاهزاده ی شهر به جست و جوی برادر می پردازد. حمید نزد بدرالملوک، خواهر شاهزاده است.
داستان کودکان: حمید و حمیده
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
تاجری ایرانی دو پسر و یک دختر دارد. پسر بزرگ سال هاست که به دیاری دور رفته است و تجارت می کند. دو خواهر و برادر دیگر، حمید و حمیده، از پدر می خواهند آنها را به سفر حج بفرستد. در سفر، حمید بیمار می شود و به همراه خواهر از قافله عقب می ماند. راهزنی حمیده را فریب می دهد و به بهانه ی آوردن پزشک از برادر جدا می کند و در بازار برده فروشان مدینه به تاجری می فروشد. از قضا تاجر، برادر بزرگ حمیده است. او با دیدن خواهر خوشحال می شود و با کمک شاهزاده ی شهر به جست و جوی برادر می پردازد. حمید نزد بدرالملوک، خواهر شاهزاده است. پس از رسیدن برادر، بدرالملوک با حمید ازدواج می کند و شاهزاده با حمیده ازدواج می کند.
توضیحات: