پس از پایان انجمن بزرگ پیشاهنگان ۴۲ کشور در هلند، فرسون، پییر و آندره که با هم دوست شده اند قرار مى گذارند تا در انجمن سال بعد همدیگر را ببینند. آندره نزد عمویش به فرانسه مى رود اما او فوت کرده و پرندهاى نایاب براى آندره به ارث گذاشته است، آندره تصمیم می گیرد به امریکا نزد فرسون برود. اما در راه فرسون را می بیند که به دلیل ورشکستگى کارخانه ی پدرش به انگلستان نزد پییر رفته است. آن دو همسفر می شوند. اما در راه، دو دزد، پرنده ی نایاب آندره را می دزدند. در انگلستان باغ پرندهشناسى معروفى هست که خواهر پییر در آن کار مىکند.
داستان سه پیشاهنگ
پس از پایان انجمن بزرگ پیشاهنگان ۴۲ کشور در هلند، فرسون، پییر و آندره که با هم دوست شده اند قرار مى گذارند تا در انجمن سال بعد همدیگر را ببینند. آندره نزد عمویش به فرانسه مى رود اما او فوت کرده و پرندهاى نایاب براى آندره به ارث گذاشته است، آندره تصمیم می گیرد به امریکا نزد فرسون برود. اما در راه فرسون را می بیند که به دلیل ورشکستگى کارخانه ی پدرش به انگلستان نزد پییر رفته است. آن دو همسفر می شوند. اما در راه، دو دزد، پرنده ی نایاب آندره را می دزدند. در انگلستان باغ پرندهشناسى معروفى هست که خواهر پییر در آن کار مىکند. چند روز پس از رسیدن آندره و فرسون، یکى از دزدان، پرنده را به باغ پرندهشناسى می برد تا آن را به قیمت بالایى بفروشد. هلن که از جریان خبر دارد، به فروشنده که خود را به شکل پیرمردى در آورده است مشکوک مى شود و به کمک فرسون و مدیر باغ و پلیس دزد را دستگیر کنند. آندره و فرسون در باغ پرندهشناسى به کار گماشته مى شوند و پرنده ی آندره به مجموعه ی باغ افزوده می شود.