ملای مکتب داری در مکتب خانه ای به بچه ها درس می داد که راستگو و درستکار نبود. شاگردان او که در خانه و از پدر و مادرشان راستی و درستی را یاد گرفته بودند، تصمیم گرفتند در فرصتی مناسب به ملا درسی بدهند. روزی ملا از دو نفر از شاگردانش خواست تا سینی ای را که در آن مرغ بریان و شیشه ای شربت بود، به خانه اش ببرند، ولی سفارش کرد که دستمال از روی مرغ کنار نرود که می پرد و شیشه شربت هم خورده نشود که زهرآلود است. دو شاگرد هم در راه مرغ بریان و شربت را خوردند و وقتی ملا از آن ها پرسید که غذا را چه کردند، آن ها پاسخ دادند که مرغ پرید و ما از ناراحتی زهر را خوردیم.
داستانهای کهن : ملای مکتب دار
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
ملای مکتب داری در مکتب خانه ای به بچه ها درس می داد که راستگو و درستکار نبود. شاگردان او که در خانه و از پدر و مادرشان راستی و درستی را یاد گرفته بودند، تصمیم گرفتند در فرصتی مناسب به ملا درسی بدهند. روزی ملا از دو نفر از شاگردانش خواست تا سینی ای را که در آن مرغ بریان و شیشه ای شربت بود، به خانه اش ببرند، ولی سفارش کرد که دستمال از روی مرغ کنار نرود که می پرد و شیشه شربت هم خورده نشود که زهرآلود است. دو شاگرد هم در راه مرغ بریان و شربت را خوردند و وقتی ملا از آن ها پرسید که غذا را چه کردند، آن ها پاسخ دادند که مرغ پرید و ما از ناراحتی زهر را خوردیم. ملا از این کار بچه ها درس گرفت و پس از آن راستگو و درست کردار شد.
توضیحات: