برفی کوچولو زیباترین خرگوش مزرعه است. اما تنها غصه ی او این است که گوش هایش به عقب بر نمیگردند. یک روز که همه ی بچه خرگوش ها دور مادرشان جمع شده اند، ناگهان مادرشان به آنها میگوید که گوش هایشان را باز کنند. در این موقع برفی در میان شاخ و برگ ها دو چشم میبیند که به گوش های او نگاه میکند. او بسیار میترسد، ولی زمانی که مادرش را میبیند ترسش میریزد و فرار میکند. پس از آن هر وقت صدایی میآید برفی با دقت گوش میدهد و برادر و خواهرنش را از خطر آگاه میکند و قدر گوش هایش را بیشتر میداند.
خرگوش های کوچولو
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
برفی کوچولو زیباترین خرگوش مزرعه است. اما تنها غصه ی او این است که گوش هایش به عقب بر نمیگردند. یک روز که همه ی بچه خرگوش ها دور مادرشان جمع شده اند، ناگهان مادرشان به آنها میگوید که گوش هایشان را باز کنند. در این موقع برفی در میان شاخ و برگ ها دو چشم میبیند که به گوش های او نگاه میکند. او بسیار میترسد، ولی زمانی که مادرش را میبیند ترسش میریزد و فرار میکند. پس از آن هر وقت صدایی میآید برفی با دقت گوش میدهد و برادر و خواهرنش را از خطر آگاه میکند و قدر گوش هایش را بیشتر میداند.
توضیحات: