خانم خزوک (سوسک سیاه) تنها و بی یار است. چشم به راه یاری است تا با او به عروسی موشک پهلوان بروند. اول گاو میآید و میخواهد یار او بشود. ولی وقتی خانم خزوک از او میپرسد اگر در راه به گرگی بربخوریم تو چه میکنی، میگوید تو را میدهم تا گرگ بخورد. خانم خزوک هم او را نمیپذیرد. بعد غوک میآید. او هم همین پاسخ را میدهد. سپس خر میآید و میگوید اگر گرگ سر راهمان باشد به او جفتک میزنم و نمیگذارم تو را بگیرد. ولی خانم خزوک از آواز خر خوشش نمیآید و او را هم رد میکند. بعد زنبور عسل میآید و با خود هدیه هم میآورد. آوازش هم خوش است و میگوید اگر به گرگ بربخوریم تو را برمیدارم و پرواز میکنم.
خانم خزوک یا انتخاب رفیق
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
خانم خزوک (سوسک سیاه) تنها و بی یار است. چشم به راه یاری است تا با او به عروسی موشک پهلوان بروند. اول گاو میآید و میخواهد یار او بشود. ولی وقتی خانم خزوک از او میپرسد اگر در راه به گرگی بربخوریم تو چه میکنی، میگوید تو را میدهم تا گرگ بخورد. خانم خزوک هم او را نمیپذیرد. بعد غوک میآید. او هم همین پاسخ را میدهد. سپس خر میآید و میگوید اگر گرگ سر راهمان باشد به او جفتک میزنم و نمیگذارم تو را بگیرد. ولی خانم خزوک از آواز خر خوشش نمیآید و او را هم رد میکند. بعد زنبور عسل میآید و با خود هدیه هم میآورد. آوازش هم خوش است و میگوید اگر به گرگ بربخوریم تو را برمیدارم و پرواز میکنم. خانم خزوک خوشحال میشود و با زنبور عسل به عروسی میرود.
توضیحات: