دو بچه گربه موشی را دیدند. شروع کردند به دعوا بر سر آن و آنقدر سر و صدا کردند تا صاحب خانه را که آدم پیری بود از خواب بیدار کردند و هر سه تاشان را بیرون انداخت. هوا سرد و برفی بود. دو گربه ناچار با هم آشتی کردند، هر یک نصف موش را خوردند و با هم به درون انبار پناه بردند. (داستان منظوم)
جنگ بی ثمر
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
دو بچه گربه موشی را دیدند. شروع کردند به دعوا بر سر آن و آنقدر سر و صدا کردند تا صاحب خانه را که آدم پیری بود از خواب بیدار کردند و هر سه تاشان را بیرون انداخت. هوا سرد و برفی بود. دو گربه ناچار با هم آشتی کردند، هر یک نصف موش را خوردند و با هم به درون انبار پناه بردند. (داستان منظوم)
توضیحات: