تیمور و گروه او

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

اولگا و ژنیا، دو دختر سرهنگ الکساندروف، فرمانده ی گردان زره پوش، برای گذراندن تعطیلات به خانه ی ییلاقی ‏در حومه ی مسکو می روند. ژنیا برای فرستادن تلگراف به پدر به شهر می رود. و برای پیدا کردن پست خانه وارد خانه ای می شود که هیچ کس در آن نیست. هنگام بازگشت سگی راه او را می بندد و ژنیا به ناچار تا صبح در آن خانه می ماند. صبح نامه ای روی میز پیدا می کند که امضا کننده ی نامه، تیمور، از او خواسته است در خانه را ببندد. ژنیا در دیدار بعدی اش با تیمور پی می برد او و دوستانش پشتیبان خانواده هایی اند که یکی از افرادشان در ارتش سرخ خدمت می کند.

متن کامل

اولگا و ژنیا، دو دختر سرهنگ الکساندروف، فرمانده ی گردان زره پوش، برای گذراندن تعطیلات به خانه ی ییلاقی ‏در حومه ی مسکو می روند. ژنیا برای فرستادن تلگراف به پدر به شهر می رود. و برای پیدا کردن پست خانه وارد خانه ای می شود که هیچ کس در آن نیست. هنگام بازگشت سگی راه او را می بندد و ژنیا به ناچار تا صبح در آن خانه می ماند. صبح نامه ای روی میز پیدا می کند که امضا کننده ی نامه، تیمور، از او خواسته است در خانه را ببندد. ژنیا در دیدار بعدی اش با تیمور پی می برد او و دوستانش پشتیبان خانواده هایی اند که یکی از افرادشان در ارتش سرخ خدمت می کند. آن ها با علامت گذاری در خانه ها با نشان ستاره ی سرخ، اگر لازم باشد به ساکنان خانه کمک می کنند. چون پدر ژنیا نیز در ارتش سرخ فرمانده است شامل این کمک ها می شود. ژنیا نیز برخلاف میل خواهرش به این گروه می پیوندد. دوستی اولگا با عموی تیمور سبب می شود نظر اولگا به تیمور و کارهایش تغییر کند.

توضیحات:
Submitted by baharg on