احمد پاسبانها را میبیند که آمدهاند دم در خانهی دوستش جواد تا او را به جرم دزدی ببرند. اما همسایه ها به خاطر مادر جواد پاسبانها را راضی میکنند که او را با خود نبرند. همسایهها معتقد بودند بچهای که بد شد باید رهایش کرد. احمد به خانه میآید و به درختی که کاشته و رشد نمی کند نگاه میکند. مادر احمد میگوید این درخت سبز نمی شود و باید کند و انداختش دور. اما حسین دوست احمد که خیلی کتابخوان است بدنبال علت سبز نشدن درخت است. آنها می فهمند که خاک باغچه خوب نیست. با عوض کردن خاک باغچه درخت برگ می دهد. چند روزی بود اجمد جواد را ندیده بود. مادر جواد به خانهی آنها آمده بود و گریه میکرد.
تقصیر کیه؟
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
احمد پاسبانها را میبیند که آمدهاند دم در خانهی دوستش جواد تا او را به جرم دزدی ببرند. اما همسایه ها به خاطر مادر جواد پاسبانها را راضی میکنند که او را با خود نبرند. همسایهها معتقد بودند بچهای که بد شد باید رهایش کرد. احمد به خانه میآید و به درختی که کاشته و رشد نمی کند نگاه میکند. مادر احمد میگوید این درخت سبز نمی شود و باید کند و انداختش دور. اما حسین دوست احمد که خیلی کتابخوان است بدنبال علت سبز نشدن درخت است. آنها می فهمند که خاک باغچه خوب نیست. با عوض کردن خاک باغچه درخت برگ می دهد. چند روزی بود اجمد جواد را ندیده بود. مادر جواد به خانهی آنها آمده بود و گریه میکرد. مادر احمد معتقد بود وقتی بچه نمیخواهد آدم شود تقصیر خودشه. اما احمد به فکر مقصر اصلی بود.
توضیحات: