بهترین بخشش

حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع

فرد توانگری تا جایی که می توانست به دیگران کمک می‌کرد. روزی کودکی به در خانه ی او آمد و از او تقاضای کمک کرد، اما غذا و لباس نمی خواست. بلکه از او خواست کمک کند تا درس بخواند. آن مرد تا دو سال خرج تحصیل او را داد، ولی دیگر از آن کودک خبری نشد. سال‌ها از این ماجرا گذشت. پس از ۲۰ سال روزی در خانه ی آن توانگر را کوبیدند. توانگر در را باز کرد. جوان خوش سیما و آراسته ای به او سلام کرد ولی مرد او را نشناخت.

متن کامل

فرد توانگری تا جایی که می توانست به دیگران کمک می‌کرد. روزی کودکی به در خانه ی او آمد و از او تقاضای کمک کرد، اما غذا و لباس نمی خواست. بلکه از او خواست کمک کند تا درس بخواند. آن مرد تا دو سال خرج تحصیل او را داد، ولی دیگر از آن کودک خبری نشد. سال‌ها از این ماجرا گذشت. پس از ۲۰ سال روزی در خانه ی آن توانگر را کوبیدند. توانگر در را باز کرد. جوان خوش سیما و آراسته ای به او سلام کرد ولی مرد او را نشناخت. جوان خود را معرفی کرد و گفت که همان کودک هشت، نه ساله ی ۲۰ سال پیش است که او برای تحصیل کمکش کرده است و گفت که پس از دو سال کاری پیدا کرده و همراه درس خواندن کار هم می‌کرده است و حالا پزشکی برجسته است. سپس از پیرمرد توانگر خواست که به عنوان یک دوست احسان دیده کنار او بماند.

توضیحات:
Submitted by farzant on