" ماکس" گربه ی تاجر به پیشی بادکنک فروش به مسخره میگوید: فکر مىکنى پول خوبى از فروش آنها به دست بیاورى. اولین مشتری پیشی، خروس است. او کلاه خود را به پیشی میدهد و به جایش یک بادکنک میخرد. به این ترتیب پیشی از هر یک از جانوران چیزی میگیرد و به جایش بادکنک میدهد حالا او کلاه، عینک، دستکش و روزنامه دارد. پیشی با چیز هایی که به دست آورده بسیار دیدنی شده است. وقتی ماکس را میبیند به او می گوید: حالا دیدی که پول هیچ ارزشی ندارد.
بادکنک فروش
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
" ماکس" گربه ی تاجر به پیشی بادکنک فروش به مسخره میگوید: فکر مىکنى پول خوبى از فروش آنها به دست بیاورى. اولین مشتری پیشی، خروس است. او کلاه خود را به پیشی میدهد و به جایش یک بادکنک میخرد. به این ترتیب پیشی از هر یک از جانوران چیزی میگیرد و به جایش بادکنک میدهد حالا او کلاه، عینک، دستکش و روزنامه دارد. پیشی با چیز هایی که به دست آورده بسیار دیدنی شده است. وقتی ماکس را میبیند به او می گوید: حالا دیدی که پول هیچ ارزشی ندارد.
توضیحات: