بابا گوریو پیرمرد ۷۹ سالهاى است که در پانسیون خانم کوتور زندگى مىکند و سالانه ۱۲۰۰ فرانک به او کرایه مىدهد. همسایگان بعد از مدتى پی میبرند که باباگوریو در اول انقلاب زمین هاى ارباب خود را خریده و در آمد فراوانى داشته، ولى به خاطر عشق به دخترانش همه را خرج آن دو کرده و امروز تنگدست است. اما دخترانش به او توجهى ندارند. اوژن پسر دانشجویى که درس طب مىخواند و با گوریو همسایه و دوست است، با یکى از دختران گوریو به نام "دلفین" آشنا شده است. وقتى گوریو از موضوع خبردار میشود، بیشتر به او توجه میکند و برایش آپارتمان زیبایى از پولى که وکیل از شوهر سابق دلفین گرفته، میخرد.
بابا گوریو
بابا گوریو پیرمرد ۷۹ سالهاى است که در پانسیون خانم کوتور زندگى مىکند و سالانه ۱۲۰۰ فرانک به او کرایه مىدهد. همسایگان بعد از مدتى پی میبرند که باباگوریو در اول انقلاب زمین هاى ارباب خود را خریده و در آمد فراوانى داشته، ولى به خاطر عشق به دخترانش همه را خرج آن دو کرده و امروز تنگدست است. اما دخترانش به او توجهى ندارند. اوژن پسر دانشجویى که درس طب مىخواند و با گوریو همسایه و دوست است، با یکى از دختران گوریو به نام "دلفین" آشنا شده است. وقتى گوریو از موضوع خبردار میشود، بیشتر به او توجه میکند و برایش آپارتمان زیبایى از پولى که وکیل از شوهر سابق دلفین گرفته، میخرد. پس از آن به اوژن خبر مىدهد که این کار را براى او انجام داده ولى در عوض از او اجازه میخواهد که در بالاى آنجا زندگى کند تا بتواند دختر خود را ببیند. در همین سال دختر دیگرش نزد او میآید و پول زیادى از پدرش میخواهد و چون گوریو پول ندارد، اوژن پول را پرداخت میکند. ولی دعوای سختی میان دو دختر در میگیرد و به دنبال آن گوریو بیمار میشود و فوت میکند. او در موقع مرگ هیچ پولی در بساط ندارد. اوژن تمام خرج کفن و دفن او را میدهد و بدون حضور دخترانش گوریو را به خاک میسپارد.