باباعلی برای پیدا کردن کار به همراه مادر پیر و همسر و فرزندانش از اردبیل به تهران مىآید. در تهران در کارخانه ای کار پیدا مىکند و با دستمزدش زمینى مىخرد و خانه ى محقرى مىسازد. یک روز چند نفر به بهانه ی غیر قانونی بودن ساخت خانه به تخریب آن مىپردازند. باباعلی و خانواده اش در برابر آن ها ایستادگی مىکنند. آنها باباعلی را مىزنند و خانه را خراب مىکنند. باباعلی در آخرین لحظه هاى زندگى به خانواده اش سفارش مىکند به شهرشان برگردند.
باباعلى
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
باباعلی برای پیدا کردن کار به همراه مادر پیر و همسر و فرزندانش از اردبیل به تهران مىآید. در تهران در کارخانه ای کار پیدا مىکند و با دستمزدش زمینى مىخرد و خانه ى محقرى مىسازد. یک روز چند نفر به بهانه ی غیر قانونی بودن ساخت خانه به تخریب آن مىپردازند. باباعلی و خانواده اش در برابر آن ها ایستادگی مىکنند. آنها باباعلی را مىزنند و خانه را خراب مىکنند. باباعلی در آخرین لحظه هاى زندگى به خانواده اش سفارش مىکند به شهرشان برگردند.
توضیحات: