خسرو که جوان تنگدستی است روزی به پیشنهاد یکی از دوستانش به سفر می رود. در راه به شهری می رسد که تبدیل به سنگ شده و بدن پادشاه آنجا نیز نیمی از سنگ و نیمی انسان است. پادشاه، ماجرای جادوی شهر و دزدیده شدن دخترش، گل لعل آفرید، را به دست دیو، برای خسرو تعریف می کند. حضرت سلیمان به خواب خسرو می آید و نشانی انگشتر خود را به او می دهد تا شهر را از شر دیو نجات بدهد. خسرو انگشتر را به دست می آورد و به جنگ دیو می رود، اورا می کشد و لعل آفرید را نجات می دهد. جادوی شهر می شکند و خسرو با دختر پادشاه عروسی می کند.
انگشتر حضرت سلیمان
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
خسرو که جوان تنگدستی است روزی به پیشنهاد یکی از دوستانش به سفر می رود. در راه به شهری می رسد که تبدیل به سنگ شده و بدن پادشاه آنجا نیز نیمی از سنگ و نیمی انسان است. پادشاه، ماجرای جادوی شهر و دزدیده شدن دخترش، گل لعل آفرید، را به دست دیو، برای خسرو تعریف می کند. حضرت سلیمان به خواب خسرو می آید و نشانی انگشتر خود را به او می دهد تا شهر را از شر دیو نجات بدهد. خسرو انگشتر را به دست می آورد و به جنگ دیو می رود، اورا می کشد و لعل آفرید را نجات می دهد. جادوی شهر می شکند و خسرو با دختر پادشاه عروسی می کند.
توضیحات: