(تاریخ ادبیات کودکان ایران. ج 3. ص 74)
افسانه دینی
افسانههای دینی ایران باستان کهنترین گونه داستانی، روایتی و تاریخی ایران هستند. اینافسانهها که ریشهدر اساطیر ایرانی دارد، شکل دهنده افسانهها و باورهای ایرانیان در درازنای تاریخ بودهاند. شناخت اینافسانهها، ما را در آگاهی از اندیشههای انسان ایرانی در بستر تاریخ یاری میدهد. اندرونه این افسانههاآمیزهای است از اساطیر نخستین، باورهای مذهبی بومیان ایران پیش از کوچ تبارهای آریایی، باورهایاسطورهای تبارهای آریایی کوچنده پیش از پیدایش زردشت و اندیشههای مزدیسنایی پس از آن.بدینسان افسانههای دینی بازمانده از آن روزگاران، تنها ویژه دوران دینی زردشتی گری نیست و بسیارفراتر از آن میرود.(تاریخ. ج۱. ص ۱۴۱)
افسانههای مذهبی: ادبیات مذهبی از راه تعزیهخوانی، مرثیهخوانی و روضههای مذهبی به گستره ادبیات مکتبخانهای راه یافته است. پدیداری این گونه از ادبیات مکتبخانهای، پیامد رسمیسازی مذهب شیعه در دوران صفوی است و از چیرگی مذهب در گستره آموزش و پرورش خبر میدهد. کتابهای این گونه که از جنبه تاریخی از گروههای دیگر جدیدترند، تنها ویژه مردم شیعه مذهب بودهاند. عاق والدین و حسنین از این دست به شمار میآیند. این داستانها بیش از آنکه واقعی باشند،در تخیل مردم ریشه دارند.
درونمایه افسانه های مذهبی، برگرفته از زندگی پیامبر و امامان یا فرشتگان است. شخصیتها همچون مردم کوچه و بازار، زندگی ساده و بی پیرایه ای دارند و بدین سان به کودک میآموزند که این بزرگان نیز مانند دیگران زندگی می کرده اند. رویهمرفته، برانگیختن عاطفه کودکان و توده مردم، هدف بنیادی شخصیتسازیهای مذهبی است.(تاریخ. ج ۳. ص ۷۴)
در این افسانهها عقاید و افکار مردمان زمانهای بسیار پیش به خوبی هوایداست. در بسیاری از موارد این افسانهها رنگ دینی بخود گرفتند و اساطیر جهان بدینگونه بوجود آمدند. (گذری در ادبیات، ص ۷۱)