در یک مزرعه، یک اردک کوچولو از تخم بیرون آمد. مادرش تا او را میبیند، میگوید: تو مثل دیگر بچههاى من قشنگ نیستى و سپس او را پنهان میکند. جوجه اردک زشت تا مدتى در جنگل دور از چشم دیگران سفر مىکند، تا پس از گذشتن زمستان روزى به دریاچه رفت. در دریاچه قوى زیبایى را دید و وقتى تصویر خود را در آب دید فهمید که دیگر آن اردک زشت نیست، بلکه به قوى زیبایى تبدیل شده است. او با یک قو عروسى کرد.
اردک زشت کوچولو
حقوق کودک:
ناشر پایگاه:
نشریه:
پدیدآورنده پایگاه:
کتاب پایگاه:
گالری پایگاه:
گونه پایگاه:
برچسب:
فایل ها:
پایگاه ها:
منابع
متن کامل
در یک مزرعه، یک اردک کوچولو از تخم بیرون آمد. مادرش تا او را میبیند، میگوید: تو مثل دیگر بچههاى من قشنگ نیستى و سپس او را پنهان میکند. جوجه اردک زشت تا مدتى در جنگل دور از چشم دیگران سفر مىکند، تا پس از گذشتن زمستان روزى به دریاچه رفت. در دریاچه قوى زیبایى را دید و وقتى تصویر خود را در آب دید فهمید که دیگر آن اردک زشت نیست، بلکه به قوى زیبایى تبدیل شده است. او با یک قو عروسى کرد.
توضیحات: